ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
دخترانی را می شناسم که صورتی می پوشند!
لاک قرمز می زنند!
ناز می کنند!
عروسک دارند!
لوس می شوند گــآهی
و لبخنـــد می زنند
اینهایی که می شناسم دخترند!!
ولی
به دخترانه هایشان چوب حراج نزدند!
یاد گرفته اند "همه" لایق دخترانه ها نیستند! (1)
اینهــآ هم دختـرند
با چاشنی چــآدر
و نمک حیــا... (2)
هنوز هم "بانمـک ها" پرطرفـــــــــــدارترند...
تمــآم ِ کمـد هـآ را زیــر و رو مـﮯ کنم
لبـاس هاے بهارے
بارانـﮯ هـآ
خانگـﮯ هآ
مجلسـﮯ هـآ
خستـه مـﮯ شوم از این همـه رنگ و مـدل
نگـآهـم به تـو گـره کـه مـﮯ خورد ،
آرامــ مـﮯ شوم .
ساده بودنت ، دنیــآ مـﮯ ارزد
مشکـﮯ ِ آرام ِ من :)
بـه دنبال دلیلـﮯ محکم قدم مـﮯ زد
کوچـه هاے شهر عوض شده بود
همـه جا سیاه !
پرچم ها، پارچـه ها، خانـه ها...
با خودش گفت :
"چـه فلسفـه ای زیباتر!
تا ابد سیاه پوش حسین (ع) مـﮯ شوم"
دخترکـ تصمیمش را گرفته بود...