:)

.

...

دوستت دارم بهترین معشوق با وَفایـــــم

بهــ نام خــدآی قـــــلبهآی مهربان

و آنــگآه که چادرم را سَــــر می کنـم و دُنـــیا ^{مَحــوِ} دیدنم می شود!

و آنــگآه که از حسرت و غَــــم دنیا بُــغض می کنم!

و آنـــگآه که هیچکس مرا درک نمی کنَــد!

درک نمی کنـــد،،، احساسَــم را، وجودَم را، صداقَتـــم را، چادرَم را!

و آنـــگآه که ^{_{تیکه های پسَـــــران}} را می شنَــــوم!

و آنــــگآه که می خواهَـــــم تنها دَر جایی بنشینم و گریه کُـــــنم!

و آنـــگآه که خَســــــته می شوم از این آدمانِ شــــــهر!

و آنـــگآه که می خواهَــم داد بزَنـــــــم ....

داد بزنم و بگویم: ^{خسته اَم} ... _{خسته اَم}

و در همه ی این هـــــآ خُـــــدا را که یاد می کنم آرام می شَومـــ!

 و چـــــه زیباست این آرامــــــــــــــــــــش ....

کیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

^{شما قضاوت کنید}

^{اُمُل کیه؟!}

^{اونیکه دستور خدارو اطاعت میکنه}

^{وحجاب داره}

^{یا اونیکه تو سرمای زمستون لپاش داره یخ میزنه}

^{وصورتش داره از سرما میلرزه}

^{ولی حاضر نیست که شالش رو یه کم جلو بیاره}

^{دستاش دارن یخ میکنن ولی حاضر نیست}

^{آستین مانتوش رو بکشه پایین}

^{سرانگشتاش یخ میزنن}

^{ولی حاضر نیست جوراب بپوشه}

^{واقعا خودتون بگید امل کیه؟؟}

<sup>+ صورتش از سرما میلرزید

اما حاضر نبود شال را کمی جلوتر بکشد...

و همچنان "مــا" را اُمُل می خواند...</sup>

 _{وقتی خدا ما رو انسان آفریده ،یعنی اینجا کسی امل نیست}

_{احترام همدیگر رو داشته باشید}

_{همه ی ما آدمیم،منتها یه سری راهشون رو اشتباه انتخاب کردن وما باید کمکشون کنیم}

_همین

چادر سر کردن عشق می خواهد

چــــــــادر مزاحمــــــــ منــــــــ نیستــــــــ ✘

دستــــــــ و پــــــــایم را نمیگــــــــیرد ✘

مادرمــــــــ بهــــــــ من ــــــــ آموختهــــــــ√: 

چــــــــادر ســــــــر کردنــــــــ بلدیــــــــ نمیخواهــــــــد✘

عشقــــــــ میخواهــــــــدعشق.

تحریم کن

دَر هیچ اساسنآمِه ای ، حَق ِ تماشای ِ تو به رَسمیت شِناخته نَشده اَست ،

خیآلت تخـت ، تَحریم کن ؛

چآدر بکش بهـ تمام ِ چشم هآ ، بَرنآمه ی ِ صلح آمیزی دَر کآر نیست ..

:)

خیلی از جواب ندادن ها به خاطر این نیست که آدم جوابی نداره بده

به خاطر اینه که دلش نمیخواد خودش رو تاسطح هم کلام شدن با طرف مقابل پایین بیاره