❤بانـوی ایـ☫ـــرانیᴥعصمت فاطمی❤

خوش بحالت که میراث دار حجب و حیای فاطمه(س) هستی ! سفیر عفت فاطمه(س) ! زین پس چادرت را با نیت سر کن ...

❤بانـوی ایـ☫ـــرانیᴥعصمت فاطمی❤

خوش بحالت که میراث دار حجب و حیای فاطمه(س) هستی ! سفیر عفت فاطمه(س) ! زین پس چادرت را با نیت سر کن ...

دلت که بلرزد...



دســــتت که بلــــرزد اشتباه می نویسی...
پایــــت که بلــــرزد اشتباه می روی...
  اما دلــــت که بلــــرزد...
وامصیبتـا!!!
دلت که بلرزد متن زیبا جملات زیبا
راحله قربانی چهارشنبه 14 بهمن 1394 ساعت 12:25
نظرات 4 + ارسال نظر
فاطمه چهارشنبه 14 بهمن 1394 ساعت 13:52 http://tofanjaheliat.mihanblog.com/

خانوووووووم....شــماره بدم؟؟؟؟؟؟
خانوم و .......؟!!!!!!!
اینها جملاتی بود که دخترک در طول مســیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید! بیچــاره اصـلا" اهل این حرفـــــها نبود...این قضیه به شدت آزارش می داد .تا جایی که چند بار تصـــمیم گرفت بی خیــال درس و مــدرک شود و به محـــل زندگیش بازگردد.
روزی به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت...
شـاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی....!
دخترک وارد حیاط امامزاده شد...خسته... انگار فقط آمده بود گریه کند... دردش گفتنی نبود....!!!! رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد...وارد حرم شد و کنار ضریح نشست.زیر لب چیزی می گفت انگار!!! خدایا کمکم کن...
چند ساعت بعد،دختر که کنار ضریح خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد...خانوم!خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم می خوان زیارت کنن!!!دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت ۸ خود رابه خوابگاه برساند...به سرعت از آنجا خارج شد...وارد شــــهر شد...امــــا...اما انگار چیزی شده بود...دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد...!انگار محترم شده بود... نگاه هوس آلودی تعـقــیبش نمی کرد!احساس امنیت کرد...با خود گفت:مگه میشه انقد زود دعام مستجاب شده باشه!!!! فکر کرد شاید اشتباه می کند!!! اما اینطور نبود!
یک لحظه به خود آمد...
دید چـــادر امامــزاده را سر جایش نگذاشته...!

چـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـادر مشکــــــــی تو برایت امنیــــــــــت می آورد.خیالتــــ راحت....گرگـــ ها همیشــــــــه بــــــــــه دنبــــــــــال شنــــــــل قــــــــرمزی هستند.

فاطمه چهارشنبه 14 بهمن 1394 ساعت 13:51 http://tofanjaheliat.mihanblog.com/

گاهی لازم است که برای هزارمین بار به تو یادآوری کنیم که جای پایت را مدیون چه کسانی هستی
گاهی لازم است تا به تو بگوییم؛بد نیست نگاهی هم به زیر پایت نگاهی بکنی
بد نیست تا از تو بخواهیم کمی حیا به خرج دهی تا بتوانی لقب “دختر”بودن به خودت بگیری…
نمی دانم تا به حال چشمان پر از اشک فرزندان شهید را بر سر قبور پدرانشان دیده ای یا نه…؟
نمی دانم تا به حال سرفه های یک جانباز شیمیایی را از نزدیک دیده ای یا نه؟تا به حال دیده ای حال و روز یک جانباز اعصاب و روان را؟
مطمئنم که ندیده ای…اگر دیده بودی که به این راحتی پایت را روی خون به زمین ریخته شده شان نمی گذاشتی
دختر سرزمین من؛گاهی نیم نگاهی به زیرپایت بکن!

خواهرم....گاهی....نیم نگاهی به زیر پایت بیانداز ...........ببین مدیون خون کیستی؟؟؟؟؟

حجــــــــــــــــــــــاب خون بهای شهیدان

فاطمه چهارشنبه 14 بهمن 1394 ساعت 13:50 http://tofanjaheliat.mihanblog.com/

دختری رو به من کرد و گفت : واقعا آقا ؟!

گفتم: ببخشید چی واقعا ؟!

گفت: واقعا شما بچه بسیجی ها از دخترای چادر به سر بیشتر از ما خوشتون میاد !

گفتم: بله

گفت: اگه آره، پس چرا پسرایی که از ما ها خوششون میاد از کنار ما که میگذرند محو ما میشن، ولی همین خود تو و امثال تو از چند متری یه دختر چادری که رد میشید فقط سر پایین میندازید و رد میشید !

گفتم: آره راست میگی ، سر پایین انداختن کمه !

گفت: کمه ؟ ببخشید متوجه نمیشم ؟

گفتم:

برای تعظیم مقابل حجاب حضرت زهرا(س) باید زانو زد حقا که سر پایین انداختن کمه ..!

آره واقعا خیییییییییییلی کمـــــــــــــــــه.....

حجاب همان چادری بود که پشت در خانه سوخت اما از سر فاطمه(س) نیفتاد

فاطمه چهارشنبه 14 بهمن 1394 ساعت 13:48 http://tofanjaheliat.mihanblog.com/

سلام وب فوق العاده زیبایی دارید خوشحال میشم به وبلاگ من هم سری بزنید.
اگه با تبادل لینک موافقید خبرم کنید.

سلام..........خیلی ممنون....نظر لطفتونه

شما با احترام لینک شدید

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.