ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
پای به سن تکلیف گذاشته ایم، بزرگان گفته اند که دختر باید حجاب خود را حفظ کند و از نامحرم خود را بپوشاند. همچنین اگر در خانواده ایی با بنیه دینی کم نیز بوده ایم باز این “باید” را به گونه ایی دیگر قبول کرده ایم. از طرف دیگر هم اگر در خانواده ایی پرمایه از لحاظ دینی زندگی کرده ایم “باید” ی حجاب، باز هم ما را فرا گرفته است.
با دوستان که صحبت میکنیم، وقتی مقوله حجاب و پوشش به میان می آید اکثراً با دلی پر میگویند که باز هم کلاس دینی و آخوند موعظه کن و این را بکن، آن را بکن ! میگذریم از مسببان و بانیان این منفی نگری ها به دین که هر چه کردند برای آخرت خود آتش اندوخته اند. اما حرفمان این است که چرا وقتی صحبت از حجاب میشود، نا خودآگاه همه نظرها به سمت “چادر” که پارچه ایی است معمولاً سنگین و سیاه رنگ، جلب میشود و این زمان است که جبهه گیریها آغاز و حجاب زیر سوال میرود و گاهی حتی دین نیز زیر سوال میرود و به محدودیت نمایی و خفگان متهم میشود ؟!
پای به سن تکلیف گذاشته ایم، بزرگان گفته اند که دختر باید حجاب خود را حفظ کند و از نامحرم خود را بپوشاند. همچنین اگر در خانواده ایی با بنیه دینی کم نیز بوده ایم باز این “باید” را به گونه ایی دیگر قبول کرده ایم. از طرف دیگر هم اگر در خانواده ایی پرمایه از لحاظ دینی زندگی کرده ایم “باید” ی حجاب، باز هم ما را فرا گرفته است.
با دوستان که صحبت میکنیم، وقتی مقوله حجاب و پوشش به میان می آید اکثراً با دلی پر میگویند که باز هم کلاس دینی و آخوند موعظه کن و این را بکن، آن را بکن ! میگذریم از مسببان و بانیان این منفی نگری ها به دین که هر چه کردند برای آخرت خود آتش اندوخته اند. اما حرفمان این است که چرا وقتی صحبت از حجاب میشود، نا خودآگاه همه نظرها به سمت “چادر” که پارچه ایی است معمولاً سنگین و سیاه رنگ، جلب میشود و این زمان است که جبهه گیریها آغاز و حجاب زیر سوال میرود و گاهی حتی دین نیز زیر سوال میرود و به محدودیت نمایی و خفگان متهم میشود ؟!
فی الواقع تعریف دین اسلام از حجاب “چادر” است؟ این بحث از آن جمله موضوعاتی است که بسیار در موردش نظریه داده شده، نقد زده شده و گاه ذات آن نیز انکار شده است. حال با توجه به قبول اصل وجود حجاب برای زن در دین اسلام، موضوع این است که حجاب تعریف شده در اسلام منحصراً به چادر ختم میشود یا همین فرض که “چادر” حجاب برتر است؟ شاید در باب آسیب شناسی چادر سخن گفتن در این نوشته بجا و معقول نباشد. اما اگر این امر را قبول کنیم که حجاب در دین اسلام “چادر” تعریف نشده است، بسیاری از منفی نگریها و جبهه گیری ها به اصل مقوله حجاب، از بین برود و بشود در نوع پوشش و حجاب سخن به میان آورد.
دکتر شریعتی در باب مقوله حجاب و “چادر” نظر بجایی را مطرح کرده اند که : ” اصل حجاب اسلامی بعنوان یک قانون فقهی یک اصلی است که هر انسان آگاه و روشنی برایش منطقی قابل پذیرش است. اما امروز این سنت و این اصل اسلامی چنان مخلوط شده که در ذهن همه بصورت دو کلمه مترادف ( حجاب – چادر ) در آمده است و آنوقت روشنفکر به عنوان حمله به چادر، به حجاب حمله میکند! و متقابلاً متعصبین بعنوان دفاع از حجاب، متاسفانه از چادر فقط دفاع میکنند و هر شکل دیگری را نفی میکنند و بشدت منکر میشوند.” ( پاورقی ۱ )
میبینیم که دکتر شریعتی به عنوان یک روشنفکر جوان انقلابی و در آن دوران این چنین دقیق خلط انگیزه و انگیخته حجاب را موشکافی میکند و در ادامه به آسیب شناسی این بحث اشاره میکند : ” میبینیم در این تصادم چه چیزها از بین میروند و مجال برای طرح چه حقایقی از دست میرود ” ( پاورقی ۱ )
چنانکه اکنون نیز به وفور میبینیم مادرانی چادری همراه دخترانی با پوشش غیر چادر. این امر نشان دهند همان مقتضیات زمان و فرهنگ هر کشور است که به ظاهر با این تضاد فرهنگی بین مادر و دختر نمود می یابد. نکته ایی که قابل ذکر در جامعه امروز ماست، انحراف از قبول یک اصل طبیعی است. با تاسف تمام شاهد هستیم که امروز، علت فرار از چادر و در واقع اصل حجاب و بی بند و باری فرهنگی، دین گریزی و دل زدگی از مقوله حجاب است که بین دختران و زنان امروز ما بسیار دیده میشود. فراری که شاید با سطحی نگری بتوان آن را با تجدد و تمدن همخوان و همسو دانست. که در واقع همین فرار یکباره و افسار گسیخته باعث این بی بنده و باری های جامعه امروز است که آسیب شناسی جدی و عمیق را میطلبد.
استاد مطهری در کتاب مساله حجاب، ابتدا اصل حجاب را مطرح کرده اند و پس از آن با توجه به مقتضیات فرهنگی و عرف جامعه پوشش را قابل تغییر و انعطاف پذیر دانسته اند. در واقع در بحث حجاب ما نباید سطحی بنگیریم و اصل انعطاف پذیری و تجدد دین را به فراموشی بسپاریم. چه بسیار دختران و زنانی که در جامعه با حجابی معقول و قابل پسند اسلام، زندگی میکنند اما بیشتر از زنان بی بند و بار، تحمیل میشوند و متهم به ساده انگاری دینی. این تعصبات نا رواست که باعث نفرت از دین و حجاب شده و موجبات بهانه گیری هایی مثل محدودیت حجاب، ناحق کردن حقوق زن و قدیم بودن دین را موجب میگردد.
کاش متولیان دین امروز ما میدانستند با اظهار نظرهای سطحی و کوبنده و متعصبانه از وضعیت فرهنگی جامعه، چه ضربات مهلکی بر تن دین وارد میکنند. کاش کمی هم به فکر جبران ضربات پیشین خود بودند، اما حیف که این کاشها راه به جایی نخواهد برد و این مردمان سرزمین اسلام، همچنان در گرداب نابخردی آنان فرو خواهند رفت.