❤بانـوی ایـ☫ـــرانیᴥعصمت فاطمی❤

خوش بحالت که میراث دار حجب و حیای فاطمه(س) هستی ! سفیر عفت فاطمه(س) ! زین پس چادرت را با نیت سر کن ...

❤بانـوی ایـ☫ـــرانیᴥعصمت فاطمی❤

خوش بحالت که میراث دار حجب و حیای فاطمه(س) هستی ! سفیر عفت فاطمه(س) ! زین پس چادرت را با نیت سر کن ...

فقط یـــــــــــــــــــــک نگاه!

درست یک هفته بعد از مراسم عروسی آمده بودند برای طلاق!

زن هاج و واج بود و با صدای بلند گریه می کرد اما مرد خونسردانه و بی توجه به اشک 

های جان سوز زن نشسته بود.

-<چرا می خوای طلاقش بدی؟>

وقتی این سوال را از مرد پرسیدم نیشخندی زد و گفتː

-<عاشق یکی دیگه شدم. شب عروسیم دیدمش…>

عروسی شان در یک باغ بود. زنانه و مردانه.می گفت معشوقه جدیدش دوست نزدیک

همسرش است.


عفت;زن را توانا می سازد که با جستجوی بیشتری عاشق خود را,یعنی کسی را که

افتخار پدری فرزندان او را خواهد داشت,برگزیند.(ویل دورانت)

چادر نورانــــــــــــــــــی

با صدای جیغ زن از خواب پرید.

*نور! یک نور عجیب در اتاق است!!*

مرد یهودی از خواب پرید و با شتاب به سمت اتاق رفت.چادررا که دید,همه چیز به یادش آمد.

چادر فاطمه(س)را به جای قرض به علی(ع) امانت گرفته بود.حالا نور چادر اتاق را پر کرده

بود.مرد یهودی و همسرش از تعجب و شگفت زدگی اقوامشان را خبر کردند و برای دیدن چادر

نورانی به منزل آوردند.با دیدن نور چادرفاطمه(س)هشتاد نفراز یهودی های مدینه مسلمان شدند.

بحار ج 43 ص 40 و خلاصه ای از این روایت در مناقب شهرآشوب ج 3 ص 118117 ,منتهی الآمال ص160



حجاب,رساندن زن به رتبه عالی معنویت است.

بد حجابـــــــــــــــــــــ

حجاب+چادر+زن+دختر+حیا+عفت+اسلام


داستانی کوتـــــــــــــــــــــــاه


تازه باهمـــ رفیقـــ شده بودیمـــ . خیلیــ ساده و بی غل و قشــــ بود.با اینکه از حجابشـــ خوشمـــ میومد اما تنبلی میکردمـــ چادر روی سرمـــ باشد.


یک روز که برای درســـ خواندنــــ امده بود خانه ی ماُ همراه خودشــــ چند بسته ی شکلاتــــ بابسته بندی های زیبا هم اورده بود. دوتا از انها را به من دادُخودشــــ همــــ یکی از شکلاتــــ هارا باز کرده وگذاشتــــ وسط بشقابــــــــ.

چن. لحظه ای از درســــ خواندنمانـــــ نگذشته بود که دوتا مگســــ مزاحمــــ سرو کله ی شان پیداشد .من تلاشـــ کردم انها را فراری بدهمــــ.ولی کوثر خیلی ارومــــ گفتـــــ:تقصیر خودشه.تا خودشو نپوشونهُ مگسا رهاشـــ نمیکیننــــ.

فهمیدمــــ کـــــــــه میخواد غیر مستقیمـــــ به منــــ درســــ حجــــــابـــــ بده . و بـــــــــگه:


مگسا کاری ندارن که تو به خاطر تنبلی حجاب نداری .

اونا کارشون مزاحمته و فقط به ظاهر نیگا میکنن . پس منو تو باید خیلی به حجاب ظاهرمون برسیم.

مهرش بیشتر از قبل در دلم افتادتا به حال نهی از منکر به این قشنگی ندیده بودم.