شاد و پرنشاط ، سرزنده و پرکار قرآن و نهج البلاغه اگر میخوانم ، رمان و حافظ هم میخوانــــــم عاشق پهلوانی های حضرت حیدر(ع) اگر هستـم ،یک عالمه شعر حماسی از شاهنامه هم حفظم وکلی فیلم قهرمانی دیده ام! پای سجاده ام گریه اگر میکنم ، خنده هایم بین دوستانم هم تماشایی است !ما اگر مجلس سخنرانی میرویم ، پارک رفتنمان هم سرجایش است .. مسجد اگر پاتوق ماست ، باغ وبوستان ورستوران پاتوق بعدی ماست...
دنیای من و این رفیقان پاکم، همین هایی که دنبال زندگیشان در کوچه و خیابان نمیگردند ، همین هایی که عشقشان غریبه نیست ودرهرشرایطی ودرصورت شنیدن هرحرفی ایمانشان استواراست...
کـآرمـ بهـ جـآیی رسیده بــآشد ؛
کهـ خود رآ بیـآرایمـ برای غیر ُ بازیچه ـی نگـآه ـهای غیـر بـآشمـ...؟
آواره شومـ میـآن چشمـ ـهای شومـ ُ پرتـآب شومـ از این چشمــ به چشمـی دیگـر و از آن همـ به دیگری...؟
+آن همـ فقط از روی بی کـآری ُ برای سر گرمی ُ دلخوش کردن خودمـ ..؟
+یا برای افزایش اعتمـآد به نفسمـ که گمـ شده در نگـآه ُلبخند دیگران ..؛نه رضایت ِخدایمـ..؟
+یا همین که دلم پاک باشد کفایت می کند..؟
الهی الامـآن..
همین که دلت پاک باشد کافیست...آدم باید دلش پاک باشد...
بافجیع ترین ظاهرممکن رفته بود مراسـم عروسی آن هم مختــلط!
چشمهاودلهای مردهارانشان گرفته بود...
چند سال بعد یکی دل همسـرش را بـُـرد
در یک مراسم عروسی!
و چندین سـال بعد یکـی دل پسرش
ودیگری دل وعفت دخترش را...
آری در مکتب ِ مـآ یک شب ،هـزار شب می شود...
امروز شیطان شدی... چشم های پسران را؛
فردایی زود... شیطان می شوند هزاران چشم... دل همسرت را؛
حواست باشد بانو!
چیزی که عوض دارد گله ندارد!
آمریکا و اسرائیل از بدحجابیت خرسندند و علی(ع) و فاطمه(س) تو را باحجاب می پسندند، در این میان تو کدام را می پسندی؟ میان نگاه پر مهر امام زمان و نگاه شهوت آلود پسران، کدام را می خواهی؟
داشتم سجــاده آماده می کــردم برای نمـاز، همیـن که چـادر مشـکی ام را از سر برداشتـم تا چـادر نمــاز بر سر کنـم گفـت :این همه خودت را بقچـه پیــچ می کنی کـه چی؟بر گشتـم به سمـت صدا ، خانم جوانی را دیـدم که در گــوشه ی نـمازخــانه نشسـته بود.پرسیدم : با منی؟گفت : بله! با تو ام و همه ی بیچاره های مثل تو که گیر کرده اید تـوی افــکار عهـد عتیق! …اذیـت نمی شوی با این پــارچه ی دراز دور و بـرت؟خسته نمی شوی از رنگ همیـشه سیــاهش؟تا آمدم حرف بزنم گفــت : نگاه کن ببیــن چـقدر زشت می شـوی ، چرا مثــل عــزادارها سیـاه می پوشی؟و بعد فقط بلدید گیر بدهید به امثال من.خندیدم و گفتم : چقدر دلــت ﭘُر بود! هنوز اگــر حرف دیگری مانده بگو.خنده ام را که دید گفت : نه! حرف زدن با شمــاها فایده ندارد.گفتم : شایـد حق با تو باشد پرسیــدم ازدواج کردی؟ گفت:بله گفتم ؛ چادر سر می کنم، به هزار و یک دلیل.یکی از دلایل چادر سر کردنم حفظ زندگی توست!!با تعجب به چهره ام نگاه کرد.پرسیدم با همسرت کجا آشنا شدی؟گفت : فلان جا همدیگر را دیدیم، ایشان پیشنهاد ازدواج داد، من هم قبول کردم.گفتم خوب ؛ خدا قبل از دستور دادن به من که خودم را بپوشانم به مرد ها می گوید؛ غض بصر داشته باشید یعنی مراقب نگاهتان باشید.تکلیف من یک چیز است و تکلیف مردان یک چیز دیگر
ادامه مطلب ...اول بخندیدبعد:گفتم : خواهر حجابت ؟ چیزی نگفت . . .دوباره گفتم : خواهرم حجابت ؟ برگشت گفت : چی ؟
گفتم: اِوااااااااااااااااا خاک بر سرم تو پسری ؟
بی غِیرَت هَوَسبآز
وقتی چــــــ♥ــــــادر سر میڪـــنـــــی حـــــــرصش میگیرد...تو را که آنطور مــــــی بیند تحــــــقیر
میشود!به غــــــرورش برمی خورَد که تو تعیین میکنی ، حــــد و مـــــرزها را....
آنقدر مـــــغرور است که دلش می خواهد هرچـــــ ه دل خـــــودش خـــواستـــــــ انجام شود...به دل تو
هم کاری ندارد!اصــلا برایتــــــ ارزشـــــی قائــــل نیستــــــــ ...باوجودتمام ادعاهای دروغین روشن فکری
اش!!!!!!!!!
❤ادامه خیلی قشنگه حتمابخونید❤
خیلی راحت باشی بایدبابعضی یابهتره بگم خیلی
ها سنگین برخوردکنی مگرباافرادخاص ومجازمراقب
رفتارت باشی .... به یک چیزی مطمئن باش وفکر کن!
بگو من مثل پرنسس ها و حتی الیزابت هاهستم !
میدونی چرا؟ مگه پرنسس یاالیزابت میتونه با هرکسی
دست بده یاازادبرخوردکنه؟ طبیعتا نه چون درشان
یامقامش نیست ازبعضی چیزهاهم محروم
میشه ازچیزایی که مردم عادی ازاون محروم نیستندولی
به بزرگی وارزشمندی فراوانی که خودش داره اون محرومیت های بسیارناچیز
می ارزه !پرنسس های ماه ایرونی پرنسس شدنتان مبارک
گنجیست که رسم نقشه اش خوانا نیست
از راز صدف که هرکسی دانا نیست
در معرض نگاه هرپستی بودن
شایسته ی یک پرنسس رعنا نیست