ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
آمریکا و اسرائیل از بدحجابیت خرسندند و علی(ع) و فاطمه(س) تو را باحجاب می پسندند، در این میان تو کدام را می پسندی؟ میان نگاه پر مهر امام زمان و نگاه شهوت آلود پسران، کدام را می خواهی؟
امیرالمومنین علی علیه السلام می فرماید:
روزی من و فاطمه به محضر پیامبرصلی الله علیه وآله رسیدیم، ایشان را گریان و محزون دیدیم؛ سوال کردیم یا رسول الله چرا محزون و گریانید؟!!!
فرمود: در سفر معراج، زنانی از امتم را در عذابی وحشتناک دیدم؛ مشاهده و یادآوری آن صحنه برایم ناگوار و متاثر کننده است؛
زنی را دیدم که به موهایش آویزان شده بود و مغز سرش می جوشید؛
جرم او این بود که در دنیا، موهای سرش را از نامحرم نمی پوشانید.
زن دیگری گوشت بدن خود را می خورد و دیگری، بدن خود را با قیچی های آتشین، قطعه قطعه می نمود.
جرم آنها این بود که در برابر نامحرمان آرایش کرده و زینت خود را برای نامحرمان، آشکار نموده و به جوه گری می پرداختند و...
منبع: به نقل از کتاب راز حجاب(مسعود صفی یاری) منقول از بحار الانوار ج8ص309
با صدای جیغ زن از خواب پرید.
*نور! یک نور عجیب در اتاق است!!*
مرد یهودی از خواب پرید و با شتاب به سمت اتاق رفت.چادررا که دید,همه چیز به یادش آمد.
چادر فاطمه(س)را به جای قرض به علی(ع) امانت گرفته بود.حالا نور چادر اتاق را پر کرده
بود.مرد یهودی و همسرش از تعجب و شگفت زدگی اقوامشان را خبر کردند و برای دیدن چادر
نورانی به منزل آوردند.با دیدن نور چادرفاطمه(س)هشتاد نفراز یهودی های مدینه مسلمان شدند.
بحار ج 43 ص 40 و خلاصه ای از این روایت در مناقب شهرآشوب ج 3 ص 118117 ,منتهی الآمال ص160
حجاب,رساندن زن به رتبه عالی معنویت است.